خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

سفرنامه کیش - مرداد 92 - قسمت چهارم

روز سوم صبح یکمی دیرتر از خواب بیدار شدیم و فکر کنم ساعت 8:30 بود که رفتیم صبحونه خوردیم و اینبار چون همه ی چیزها را امتحان کرده بودیم می دونستیم چی دوست داریم و صبحانه ی دلچسب تری بود .

یکی از قسمت های هتل که خیلی دوستش داشتم و دلم می خواست روزی چندین بار از اونجا رد بشم راهروی هتل بود که به سمت اتاق ها می رفت ... از آسانسور که بیرون می اومدیم سمت راست می رفت به سمت اتاقمون و چند قدم که می رفتیم می رسیدیم به یک راهروی خیلی قشنگ و خنک با یه بوی خوب که نمی دونم چی بود ... اینقدر قشنگ و آرام بخش بود که خدا می دونه ... و خوشبختانه اتاق ما اون آخرا بود و ما می تونستیم هر روز چند بار تا ته این راهرو بریم و بر گردیم ... البته عکسی که من گرفتیم خیلی گویای اون آرامش و زیبایی نیست ...

راهروی دوست داشتنی هتل 

روز سوم سفر یکی از بهترین روزهای سفر بود . دیگه فهمیده بودیم باید چیکار کنیم . صبح با گشت هتل رفتیم پردیس 2 و از اونجایی که هنوز سوغاتی نخریده بودیم با دیدن فروشگاه نمایندگی میتا کیش که وارد کننده انواع کافی میکس و شکلات داغ و کاپوچینو کلاسنو هست رفتیم و یه عالمه خوراکی های خوشمزه برای سوغاتی خریدیم ...


 


توی کیش اکثر شکلات ها هم تاریخ مصرفشون گذشته بود یا در حال گذشتن بود و حتی خریدن این چیزمیز ها هم سخت بود .

نزدیکای ظهر بود که بر گشتیم هتل و چون روز قبل زیاد غذا خورده بودیم تصمیم گرفتیم ناهار نخوریم و به جاش زنگ زدیم برایمون چای آوردن و با یک بیسکوییت شکلاتی خوشمزه که خریده بودیم خوردیم و در بالکن را باز کردیم و نشستیم رو به روی دریا و خوردیم و کلی هم عکسای دو نفره ی خوشکل انداختیم .

بعدش یکمی استراحت کردیم و تصمیم گرفتیم بریم دوچرخه سواری... آفتاب که رفت رفتیم اول لب دریا و من یکمی پامو کردم تو آب دریا ... خیلی قشنگ و جالب بود ... ساحلش شن هم که نداره و به جاش خورده های مرجان هست هم جالب بود .

یه سری هم صدف های خوشکل و مرجان های نصفه نیمه جمع کردم و بازم کلی عکس گرفتیم و بعدش رفتیم دوچرخه سواری

اونجا هم دوچرخه یک نفره بود ، هم دو نفره و هم اسکوتر برقی ، اما من دلم دوچرخه می خواست دو تا دوچرحه گرفتیم که ساعتی 5000 تومان بود و حداقل باید پول 1 ساعت رو می دادی . سوار دوچرخه شدیم و از مسیر دوچرخه سواری که دور تا دور جزیره و نزدیک به ساحل هست ، حرکت کردیم . از کنار هتل های مختلف رد می شدیم و خیلی خوب بود هر چند که خیس خیس شده بودیم اما وقتایی که سرپایینی بود چون فعالیت نمی کردیم و به جاش کلی باد می خوردیم خیلی می چسبید .

بعدش هم که طبیعتا برگشتیم هتل و یکراست رفتیم و دوش گرفتیم .

شب هم دوباره رفتیم رستوران رویال استار و پیتزا بوفالیتسو را که دیشب هر دومون خیلی خوشمون اومده بود انتخاب کردیم و زدیم بر بدن !!!

روز آخر هم بعد از صبحونه وسایلمون رو جمع کردیم و حدودای 11 اتاقمون رو تحویل دادیم و رفتیم تو بازارها یه گشتی زدیم و از بس همه چیز تکراری بود زود برگشتیم هتل ، ساعت حدودای 5 پرواز داشتیم و باید کلی معطل می شدیم . بعد از اینکه یکمی توی لابی و کافی شاپ نشستیم به یاشار گفتم بیا بریم طبقه های بالا دریا رو نگاه کنیم . توی هر طبقه هم یه لابی داشت که مبل های راحت گذاشته بودند هر کی خواست بشینه و دریا رو تماشا کنه .

طبقه های بالاتر منظره ی دریا رو دورتر داشتند اما دریای بیشتری می دیدند .

منظره دریا از طبقه چهارم هتل

بعد از یکمی که نشستیم و عکس و فیلم گرفتیم ، دیگه خسته شدیم و گفتیم بریم فرودگاه یه ناهاری بخوریم و منتظر پرواز بشیم .

چشمتون روز بد نبینه فرودگاه رستورانی که نداشت و فقط یک فست فود داغون داشت . ما هم به ناچار غذا سفارش دادیم من چیزبرگر ویژه و یاشار پیتزا پپرونی . چیز برگرش 10500 تومان و پیتزا فکر کنم 15000 تومان و اما غذایی که برامون آوردن !!!

یک نان باگت کهنه با 1 عدد همبرگر آماده 30% و مقداری کاهو و گوجه ... این چیزبرگر ویژشون بود و اما بگم از پیتزا پپرونی ... کالباس که روش یه عالمه فلفل قرمز ریخته بودند و واقعا فاجعه بود ... خلاصه که از من می شنوید هرگز در فرودگاه کیش چیزی نخورید .

خلاصه که رفتیم سوار هواپیما شدیم و باز هم قبل از گرفتن کارت پرواز به یاشار گفتم یه جایی کنار پنجره برام بگیره ، به خانومه گفت و اونم نامردی نکرد یه جایی کنار پنجره و درست روی بال بهمون داد با اونکه ما اولین نفرا بودیم و کلی جای خالی کنار پنجره داشت !!!

پرواز برگشتمون با ماهان بود و با ایرباس ... صندلی هاش به نظر راحت تر می اومدن اما در کل تکونای هواپیما خیلی بیشتر بود .

وقت رفتن هوا صاف صاف بود و خوب می شد پایین رو تماشا کرد اما وقت برگشت همه جا ابری بود یعنی بیشتر مسیر ما بالای ابرها بودیم ... البته خیلی منظره ی قشنگی بود و کلی عکس از ابرهای تپل و مپل گرفتم .

عکس ابرهای تپلی !!!



بال هواپیما از جایی که من نشسته بودم



غذای هواپیمایی ماهان هم بهتر بود یه ظرف سالاد ماکارونی با کوردون بلو _ مرغ پخته که لاش پنیر بود ) و کیک و آب میوه

خداروشکر با همه ی تکونای هواپیما سالم رسیدیم و از اونجایی که ماشینمون تو پارکینگ فرودگاه بود تا وسایلمون رو گرفتیم سوار ماشینمون شدیم و اومدیم خونه .

پارکینگ هم شبی 6500 تومان بود و مجموعا 24000 تومان هزینه پارکینک شد که اگه می خواستیم با آزانس بیایم و برگردیم خیلی بیشتر می شد و معطلی هم داشت .


این بود سفرنامه ی مفصل ما به کیش


نظرات 9 + ارسال نظر
کارشناسی ارشد فراگیر یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 22:37 http://pnuo.ir

سلام
آیا قصد آمادگی برای آزمون کارشناسی ارشد فراگیر پیام نور را دارید ؟
آیا می دانید خیلی از داوطلبانی که قبول شده اند از ما مشاوره و برنامه ریزی درسی رایگان گرفته اند ؟
آیا می دانید در وب سایت همیشه آنلاین تنها وب سایت قدرتمند در زمینه ارائه خدمات رایگان کنکور ارشد فراگیر به تمام سوالات شما پاسخ داده می شود ؟
آیا می دانید همیشه آنلاین متشکل از گروه بزرگ فارغ التحصیلان ارشد فراگیر پیام نور است ؟
آیا می دانید همیشه آنلاین در زمینه کارشناسی ارشد فراگیر پیام نور مشاوره رایگان می دهد ؟
تا یادم نرفته بگم زمان ثبت نام آزمون ارشد فراگیر سال 92 در هفته اول مهرماه می باشد
پس به سایت ما بیایید و از امکانات ما استفاده نمایید
در صورت تمایل ما را با نام " مشاوره رایگان کنکور ارشد فراگیر" لینک نمایید تا بازدید کنندگان شما نیز از خدمات ما استفاده نمایند

دوستدار شما سروناز

ناهید کوچولووو دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:50

صندلی کنار بال هواپیما ، طبیعتا صدا بیشتر هست .
کیش توی زمستون بهتر هست ، بدیش شرجی بودن هواست .

آره مناسفانه صداش زیاد بود و سر این قضیه کلی به اون خانومه بد و بیراه گفتم ... اگه می دونستم می خواد کنار بال بده اصلا نمی گفتن بهش !!!
آره هوا خیلی شرجی بود اما ما چون به مناسبت خاصی می خواستیم بریم ، می خواستیم حتما همون روز اونجا باشیم

سیندخت دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:26

سفرا بیخطر عزیزم... پس کلا خرید اینا نداشتین... البته توی بازاری کیش واقعا جنسای خوبم پیدا میشه ها، من خیلی خریدای خوبی از کیش داشتم همیشه...
توی فرودگاهشم یه سال و نیم پیش که من آخرین بار رفته بودم، یه رستوران داشت که غذاهای پلویی داشت جلوی خودت سرو میکرد خیلی هم کیفییتش خوب بود با قیمت عالی... یعنی نیست دیگه؟
همیشه پر باشین از این خاطره های خوب

متاسفانه من چیز خاصی پیدا نکردم شاید هم چون جشنواره بود چیزای خوبشون رو جمع کرده بودن .
ظاهرا اون رستوران جمع شده بود چون توی نقشه ورودی فرودگاه بود اما از هر کی پرسیدیم گفت نیست دیگه !!!

آلما سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:11

وااااااااااااای
این عکس راهرو منو انداخت تو حال و هوای سفر

راهروش عالی بود ... توصیه می کنم اگه خواستین برین حتما هتل شایان برین چون من از خیلی ها در مورد هتل پرسیدم بین 5 ستاره ها هم همه از شایان تعریف می کنن مخصوصا اتاق های رو به دریا !!!
ایشالله که زود زود برین

ببهارنارنج و یاس رازقی پنج‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 13:32 http://formyramin.blogsky.com

تبریک میگم دهمین سال رو عزیزم. امیدوارم هر سالی که میگذره عاشق تر باشین. چه خوب کردین که برای این جشن مهم سنگ تموم گذاشتین. به نظر من این هزینه ها موندگار میشن و یادگار خیلی خوبیه
راستی یلدا جان شما هنوز به فکر نی نی نیستین؟ ببخشیدا از روی فضولی نمیپرسم. چون خودم هم در شرایط شما هستم دوست دارم بدونم شما چه برنامه ای دارین شاید به منم کمک کنه.

شاید دو - سه سال دیگه اما هنوز نه !!! مهم شرایطتونه ... من هنوز از لحاظ مالی و کاری حس اطمینان ندارم ... اما شما وضعیتتون بهتره و البته به نظر من هنوز خیلی وقت دارین ... بزار حداقل 2-3 سالی از ازدواجتون بگذره بعد ...

مهاجرت جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 00:38 http://canadaexpert.net

وبلاگ خیلی خوبی دارید. موفق باشید.

سجاد جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:41

سلام. بابا این چه وبلاگیه خوشگل ترش کنید برید اسپانیا رو نشون بدید ایران هیچ جای زیبایی نداره

شیوا جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:46 http://yekparvane.mihanblog.com

سلام وبلاگ زیبایی دارین مخصوصا داستان آشنایی با همسرتون برام خیلی جالب بود خوش به حالتون من خیلی دوس داشتم همسرم دانشگاهی و هم رشته ایم باشه ولی این آرزوم بر آورده نشد... اگه خواستین به وبلاگم بیاین خوشحال میشم

به هر حال هر کسی قسمتی داره ... عجله نکن حتما به فرد مورد نظر می رسی

شقایق و حبیبی یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:41

سلاممممممممممم عزیزم
همیشه به گردش خانمی مخصوصا از این مدلای مناسبتی که حسابی میچسبه
خیلی عالی توضیح دادی همه پستاتو خوندم و لذت بردم عزیزم خوش حالم که خوش گذشته

به به شقایق خانوم چه عجب سری به وبلاگستان زدی !!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد