خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

روزانه 201

خب خدا رو شکر اوضاع رو به راهه ... اما دو هفته ی پشت سر همه که سرما خوردم و امروز رو مونذم خونه چون اوضاعم خیلی داغونه و کلا نفس نمی تونم بکشم !!!

یاشار هم خونه است و بنده خدا از دیشب تا حالا یه سره داره بشور و بساب و بپز می کنه ... یاد روزهایی افتادم که اون مریض می شه ... خیلی خودم خسته می شم ... حتما اونم الان خیلی خسته شده ... 

چقدر امسال زود تموم شد ... دیکه واقعا چیزی به عیذ نمونده !!!



نظرات 2 + ارسال نظر
حوا سه‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1393 ساعت 14:27 http://zendegima93.blogfa.com

انشاالله بهتر بشی خانومی
دست اقا یاشارهم درد نکنه ..اینجور وقت ها عمق دوست داشتن همسرت رو میتونی با تمام وجود حس کنی..
به منم سر بزن

ممنون ... وبتم خوندم ...

شقایق و حبیبی دوشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 12:03

سلام یلدا جونی
خوبی عزیزم .بهتری . چه خبرا خانم
نمیخوای بهمون مژده تازه ای بدی

سلام قشنگم ... مامان خانومی گل

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد