خوب بچه ها من واقعا تصمیم گرفتم که وبلاگم رو آپ کنم
سال نو رو به همه شما عزیزای دلم تبریک میگم .امیدوارم سال جدید سال پر خیر و برکتی باشه برای هممممه
از خیلی وقته که چیزی ننوشتم آها از تولد پسرکم که خداروشکر خوب برگزار شد و کمی متفاوت بود ازین نظر که چون شمال بودیم و دیدم تنهاییم کیک خریدیم و رفتیم رشت خونه خاله م تولد بازی.
وقتی برگشتم با پسرم تهران،مامان همونروزم یه کیک خرید ولی بدون رقص و مراسم خاصی چون تازه از راه رسیده بودیم و خسته
یه تولد بزن برقصی هم روز اول عید داشتیم خونه مامان
خلاصه دیگه این پسره رو ابرا بود یه قیافه ای گرفته بود برای همه ها
همسری 28 اسفند اخر شب اومد خونه ،من 90 % خریدارو کرده بودم،29 رفتیم فروشگاه و البته خیابونگردی و ماهی قرمز و گل خریدیم برا سفره 7 سین
برای شام سبزی پلو ماهی تپلی پختم که بسیور خوشمزه بود
دیگه تا سفره م رو نصفه نیمه بچینم و هی پسرم برداره در بره و من دوباره بزارم سرجاش- سال هم تحویل شد و همدیگرو بوس کردیم و بعدشم زنگ زدیم به مامان و بابا بعدش هم خواهر و شوهرش. و بعد هم خوابیدیم.حس خوبی بودش اصلن من یکی دلم شاد بود اون لحظه ها الهی برای همه همینطور بوده باشه
برای ناهار میخاستیم بریم خونه مادرشوهر که آمادگی نداشت چون خ ش عمل کرده بود و خونه مامانش بود ،بعد ظهر رفتیم و یه ساعتی نشستیم و راه افتادیم به سمت خونه مامان که با خواهرم قرارمون برای شب بودش
قبلش رفتیم از گمرک واسه پسرکم کادوی تولد و عیدیش رو یه ماشین شارژی شاسی بلند سفید خریدیم مدل bmw.خخخ
بعدش هم همونطور که گفتم دوباره کیک و رقصیدن و عکس و این کارا.خلاصه که خیلی خوش گذشت جای همه سبز
اووو اینهمه گفتم شده روز اول عید تازههه
2 عید شب رفتیم خونه خاله م و دیدن مادربزرگم
3 عید بعد ناهار رفتیم یه سر خونه عموم و بعدش خونه دوست همسری که دیدن نی نیشون هم نرفته بودیم.ازونجا رفتیم خونه بابای دوست همسر که عمل قلب کرده بود .برگشتنی به زور دوستش ما رو برای شام نگه داشت.به زوراااا
4 عید مادرشوهر و دو تا خواهرزاده های همسر اومدن خونه ما و بعد شام هم ما رفتیم خونه خواهرم
5 عید برای شام مامانم مهمون داشت-خونواده عموم-ما هم رفتیم و به جمعشون پیوستیم
6 عید برای شام مامانینا و خواهرم و شوهرش اومدن خونه مون .غذام هم ماهی و زرشک پلو با مرغ بود . قبلش هم با مامان و بابا رفتیم عیددیدنی خونه مادرشوهر و دخترخاله همسر.شبش بابا خسته بود برای خواب موندن انقدررر مزه داد بهم اونشب.ما مثلن جوون ها هم با همسری رفتیم بام کرج البته وسط ما جوونا یک عدد جوجه فسقلی هم بود که تا سوار ماشین شدیم خوابید
7 عید تا مامانینا بیدار شن و صبحانه و حاضر شن که برن شد ظهر.مامانینا برای شب میخاستند برن خونه خاله کوچیکه که همسر گفت چون زن خوبی هستی ما هم میریم.اخه خدایی خیلی خسته کننده ست پشت سر هم هرروز هرروز مهمونی و من انتظار نداشتم و میگفتم حالا اونجارو میزاریم یه ماه دیگه میریم ولی دیگه رفتیم
8 عید اومدیم شمال الانم هستیم.آی لاو یووو
9 و 10 کار خاصی نکردیم
11 عید هم مامان و بابا و خواهرا برای ظهر رسیدن پیش ما و هم دوست همسری که تهران رفتیم پیششون.اونروز من پلو درست کردم و همسری جوجه کباب کرد البته جوجه رو خودم تو مواد خوابوندم اونروز.گفتم هرچقدر کمتر منت همسرو بکشم بهتر تره تا به موقعش لازم شد حسابی ازش کار بکشم مثل روز 13 بدر
12 عید ناهار قورمه سبزی پختم و بعد از ناهار سریع جمع کردیم و رفتیم قلعه رودخان فقط اونجا پسرکم حسابی عرقمو درآورد و میگفت فقط نینا بغلم کنه.کمرم دو نصف شد قشنگ ماشاللللا اندازه خرسم شده عزیززززززم.بعدش هم برای شام رفتیم عیددیدنی خونه خاله رشتی که اون یکی خاله م هم از تهران اومده بود و همه جمع بودیم.دیگه بزرگا عیددیدنی خونه دایی مامان رفتن که همسری زیاد مایل نبود و نرفتیم ما چون قبل عید یه بار رفته بودیم ماه بهمن بود فک کنم
برای 13 بدر همه جمع شب قبل رو دعوت کردم بیان خونه ما و مهمون ما باشن.خلاصههه خیلییی خوش گذشت و 13 بدر متفاوتی رو داشتم از سالهای قبل . برای اولین بار میزبان بودم .ناهار جوجه کباب. و شام هم آش دوغ و میرزا قاسمی روی آتیش.به به .شبش هم خاله ها رفتن
14 عید مامانینا صبح خیلی زود که به ترافیک نخورن راه افتادن به سمت تهران و ما هستیم در جوار همسر
دنبال خونه میگردم بازم تو رشت.یه موردو خیلییی زیاد پسندیدم و خداروشکر دستمونم امسال بازتره نسبت به سال قبل
حالا این خونه هه گفتم امروز ساعت 3 بعدظهر باهاشون قرار گذاشتیم تا ببینیم چی میشه.منتها کرایه ش کمی زیاده 1 تومن بریم ببینیم تبدیلش میکنه آقاهه.آقاهه هم ازین مرفه های بی درد.
در کل خیلی عید دلچسب و خوبی بود و اونجور که از قبلش استرس داشتم نبودش.دیر به دیر میام و خیلی فاصله گرفتم از تعریفیای این مدته.یه دلیلش هم خوب خلق خوش همسر بود که خودش میگه پول داشته باشم من همیشه حالم خوبه.حالا مهم اون پوله هست که باشه یا نباشه .
ایشالا جیبای همتون پر پول باشه همیشه
تنتون سالم باشه
لباتون خندون باشه
دلاتون آروم باشه
آمین