خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

روزانه ۳۱

دیروز ساعت ۴ تعطیل شدیم و من تا برسم خونه اونم توی این ترافیک تهران ساعت ۵/۵ شده بود ... خیلی خسته بودم و حال نوشتن چیزی رو نداشتم : 

دیروز صبح که رفتم مدرسه یکی از همکارام که اونم تولدش توی مهر ماهه برام هدیه خریده بود و گفت که فکر کردم تا هفته ی دیگه شاید نبینمت !!!! کلی خوشحال شدم ... یه روتختی و دو تا روبالشی زرد و نارنجی !!! ( البته ما خیلی رسم نداریم برای همدیگه کادو بخریم ... بیشتر فکر کنم چون من چند بار به دخترش برای انتخاب واحد توی سیستم گلستان کمک کردم و کارای دانشگاهشو پیگیری کردم این کارو کرد که مثلا تشکر کنه !!! ) بعدش هم بغل دستی دوره ی پیش دانشگاهیم که چند سالی بود با هم حرف نزده بودیم زنگ زد و گفت یادمه تولد توی مهر بود اما یادم نیست چندم مهر الان زنگ زدم که وسط مهره !!!! بعدش هم بهد از ظهر که به بابام زنگ زدم گفت تولدت مبارک باشه !!!!    من آخرش نفهمیدم چرا دیروز همه یاد تولد من افتاده بودن ... هنوز یک هفته ی دیگه مونده آخه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! 

امسال مدرسه به معلم هایی که می رن سر کلاس یه جامدادی هدیه داده که توش۲ تا  ماژیک وایت برد ... ۱ مداد ... ۲ تا خودکار ... ۴ رنگ گچ ... تخته پاک کن و یدونه پاک کن هست ...  بعد من دیدم اسم همه روی جامدادی هست جز من ... گفتم منم جامدادی می خوام خب !!!! بعدش همون همکارم که برام کادو خریده بود ( که در ضمن معاون اجرایی مدرسه هم هست !!! و مسئول خرید این جامدادی ها ) گفت که اینا مال کسایی که می رن سر کلاس ... گفتم به هر حال منم دلم می خواد ... بعدش بعد از یک ساعت یدونه از اون جامدادی ها البته بدون تخته پاک کنش بهم داد !!!! منم که عاشق لوازم التحریر ...  

دیشب رفتیم یه جایی نزدیکای خونمون که یه عالمه لوازم قنادی باحال و خوشکل داره ... یه قالب کیک مربعی کمربندی خریدم که برای تولدم توش کیک درست کنم ... چند وقته کیک های خامه ای بیرونو اصلا دوست ندارم ... یه ذره که می خورم دلمو می زنه !!!! 

یه بسته هم ترافل کاکائویی خریدم برای تزئینش ... اینقدر چیزهای قشنگی برای تزئین داشت که دلت می خواست همشونو بخری ... اما خیلی گرون بودن ... مثلا یه بسته ی کوچولوی کوچولو ۵۰۰۰ تومان ... اونوقت یه بسته که کافی نیست !!!!  

دلم می خواست امشب می رفتم بابامو می دیدم از اون هفته که ۴ شنبه رفتیم خونشون دیگه نرفیتم ... حالا دیروز که اومده بود از سفر چون مامانم شب مهمون دعوت کرده بود نرفتیم ... امروز صبح هم که مامان خانوم دستور فرمودن که بریم شمال چون یکی از خاله هام اونجاست که خیاطه و مامانم برای عروسی هفته آینده لباس نداره !!!! بابام هم شنبه اونجا کار داره ... یعنی تا یکشنبه نمی تونم بابامو ببینم !!! خب دلم براش تنگ شده !!!  همش هم تقصیر مامانمه !!! 

نظرات 8 + ارسال نظر
جنی جمعه 16 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 20:51

سلام دوسی
با این تعریفی که کردی مطمئنا جامدادی خوشکلی بوده، منم می خوامــــــــــــــــــــ

خیلی قشنگ که نبود ... اما لوازم التحریر هر چی باشه من دوست دارم !!!!

می می شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:16

با تاخیر تولدت مبارک باشه دختر مهر ماهی(فکر کنم الان دیگه تولدت کذشته باشه . آره؟)
من کلن دوستای زیادی مهر ماهی دارم و مثل ماه تولدشون پر از مهر و دوستی ان
کادوت هم مبارک باشه
وااااااااای منم عاشق لوازم تحریرم

مرسی می می جونم !!!!
نه عزیزم ... تولدم چند روز دیگه است !!!!

پرنده خانوم یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:43

متولد ماه مهر رو دست ندار ه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تولدت پیشاپیش مبارک باشه خانومی:*
کادو هم مبارک باشه یلدا جونم:*

ایممممممم چه ایده خوبی:)
چه کیکی میشود این کیک دست پخت یلدا جونم:*

خانمی گل و گلاب و آقایی یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:28 http://www.hamsarha.blogfa.com

سلام عزیزم خوبی؟
به وبلاگ همسرانه یه سر بزن
آپ جالب و شنیدنیه
منتظرم
راستی دوست داشتی می تونی عضو بشی
بوس بوسی

ریمیک یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 14:03 http://del-neveshtehha.blogsky.com

سلام
یلدا جونم دیدی همسن ایم !
من هم متولد ۶۰ام البته شب یلدا !!!!!
راستی تولدت مبارک ....

خیلی بامزه است ها ... فکر کنم قرار بوده ما دو تا دوقلو باشیم !!!!
ممنونم

الما دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:09

پس تولد مبارک خانوم معلم

ممنون

فاطمه دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 14:16 http://www.zendegi-man-to.blogfa.com

سلام آبجی یلدا خوبی؟تولدت مبارک عزیزم...ایشالله ۱۰۰۰ ساله بشی..
چرا دیگه پیشم نمیای؟؟؟

مرسی
چرا نمیام !!! تو از کجا می فهمی که نمیام !!!!!!!!!!!!!

بادوم سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:44 http://almondandhazelnut.blogfa.com/

یلدا جونم فکر کنم امروز تولدت باشه
تولدت رو تبریک میگم خانومی
ان شاالله روز به روز زندگی شیرین تری رو در کنار آقا یاشر و نی نی های آینده داشته باشی

درسته !!!!!!!!
ممنونم عزیزم ...
امیدوارم تو هم در کنار آقا حسام سالهای قشنگی رو سپری کنی !!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد