خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

روزانه 202

دیروز ده و نیم امین سالگرد ازدواجمون بود ... جاتون خالی رفتیم و یه کیک کوچولوی بی بی خریدیم و برای خودمون جشن دو نفره گرفتیم ... 

این روزها کم کم مشغول تمیز کردن خونه ام که یهو رو هم تلنبار نشن ... دیروز فرش ها را دادیم برای شستن ...و اومدن و مبل ها رو شستن ... کم کم هم کمد ها را خالی می کنم و آت و آشغالایی که یکساله استفاده نشدن دور می ریزم ... عاشق این دور ریختن ها هستم ... لباسهایی هم که فکر می کنم شاید به درد کسی بخوره می زارم کنار ... دیروز دو تا کیسه پر ریختم دور ... امروزم در حال جمع آوری آشغالا هستم !!!

احتمالا هفته ی آینده هم یکی میاد که دیوارها را بشوره ... 4 ساله که اومدیم توی این خونه نه مبل ها تمیز شده بودند و نه فرش ها و نه دیوارها ... اصولا من خیلی اعتقادی به شستن دیوارها ندارم ... اما دیگه خیلی بدجور شده بودن ... 

چند وقت پیش دوستم نمایشگاه نقاشی داشت ... ازش یه تابلوی سیاه و سفید خریدم که خیلی قشنگه و به ست تلویزیون و میزش میاد که کنارش زدیم رو دیوار ... 

فقط بدیش اینه که کلی خرج اضافی شده دیگه ... کلی از پس اندازم تموم شد !!!

همکارام دسته جمعی رفتن مشهد ... من اما مطابق معمول خیلی از این جور سفر های همکاری خوشم نمیاد ... خیلی سبک زندگی و مخصوصا مذهبیمون به هم نمی خوره !!!


نظرات 2 + ارسال نظر
سارمونلا یکشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 15:18 http://khaterestan.persianblog.ir

سلام خیلی وقت بود فرصت نکرده بودم بیام اینجا.راستش با عنوان چند پست قبلت یک آن فکر کردم نی نی دار شدی ایشا الله به زودی
روزهای خوشی رو برات آرزو دارم

مرسی دوستم ... پست هات رمزین نمی تونم بخونمت

لبخند شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 13:49

10.5سالگردتون مبارک

ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد