خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

دیوانگی ...

این دیوانگیست ...

که از همه گل های رُز تنها بخاطر این که
خار یکی از آنها در دستمان فرو رفته است متنفر باشیم




که همه رویاهای خود را تنها بخاطر این که
یکی از آنها به حقیقت نپیوسته است رها کنیم




این دیوانگیست ...
که امید خود را به همه چیز از دست بدهیم بخاطر این که
در زندگی با شکست مواجه شده ایم



که از تلاش و کوشش دست بکشیم بخاطر این که
یکی از کارهایمان بی نتیجه مانده است






این دیوانگیست ...
که همه دست هایی را که برای دوستی بسوی ما دراز می شوند بخاطر این که
یکی از دوستانمان رابطه مان را زیر پا گذاشته است رد کنیم



که هیچ عشقی را باور نکنیم بخاطر این که
در یکی از آنها به ما خیانت شده است




این دیوانگیست ...
که همه شانس ها را لگدمال کنیم بخاطر این که
در یکی از تلاشهایمان ناکام مانده ایم


به امید این که در مسیر خود هرگز دچار این دیوانگی ها نشویم
و به یاد داشته باشیم که همیشه




شانس های دیگری هم هستند
دوستی های دیگری هم هستند
عشق های دیگری هم هستند
نیروهای دیگری هم هستند
و افق های بهتری هم هستند




تنها باید قوی و پُر استقامت باشیم
و همه روزه در انتظار روزی بهتر و شادتر از روزهای پیش باشیم ...


**BEST WISHES**