خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

پس از مدت ها

سلام سلام 

چقدر خوب بودن روزهایی که تو وبلاگ می نوشتم . پقدر فاصله گرفتم از اون روزا 

آیا کسی هنوز می خونه اینجا را 

گه گاهی نظراتی میاد برام 

خب جونم براتون بگه که 

پسرک ما پنج ساله شده . دیگه تقریبا از آب و گل در اومده اما هنوزم به من چسبیده و همه جا باید کنار من باشه . 

قبل کرونا خیلی خوب بود . می رفت مهد . منم می رفتم سر کار همه چیز به خوبی و خوشی 

اما خب الان شرایط فرق داره همش کنار همیم . باز هم خدارا شکر 

منم همچنان معلم هستم . معلم کامپیوتر و زبان 

پروسه ی مهاجرت به بن بست اساسی خورد و فعلا که موندگاریم تا زمونه برامون چی بخواد . 

به امید روزهای خوب برای همه 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد