سه شنبه بالاخره موفق شدم عکس های آتلیه ای که روز عروسی برادرم گرفته بودیم را تحویل بگیرم !!!! بیشتر نگران عکس های خواهرم بودم ... مال خودم زیاد مهم نبود ... کلا سه تا عکس سفارش دادیم ... توی یکیشون چشم من بد جوریه ... توی یکیشون هم چشم یاشار ... آخه کنتاکت هاش خیلی ریز بودند ... این چیزها معلوم نمی شد ... کلا اصلا از عکسام راضی نیستم ...
اما همین که گرفتمشون انگار یه باری از روی دوشم برداشته شد ...
کار زیاد دارم ... مجبورم کوتاه بنویسم ...
تا بعد ...
سلام آبجی یلدا..خیلی خوشحالم که بهم سر زدی..من لینکت کردم..منو لینک کن...انقدر دنبال آدمی بودم که شرازیش مثل ما بوده؟شما هم دانشجو بودید؟همسری سربازی داشت؟سخت بود؟؟؟وای دوست دارم خیلی چیزا بودم..زودی بیا پیشم
لینکت کرده بودم !!!! خاطرات گذشتمونو بخون ... همه چیزو نوشتم
سلام دوست عزیز خوشحال میشم به منم سر بزنی
سلام یلدا جونم. خوبی؟ چقد قالبت نازه:*:*:*:*:*
چشمات قشنگ می بینه عروس خانوم !!!!
سلام یلدا جونم
اره بعضی وقتا کارای کوچیک اندازه ی یه دنیا فشار میاره رو آدم
از لامپاتون چه خبر؟
لامپا فعلا تغییری نکردن !!! فعلا یاشار دست از سرشون برداشته !!!!
سلام عزیزم
مرسی از اینکه بهم سر زدی
و ممنون از اینکه لینکم کردی
بی زحمت ( خانمی گل و گلاب و آقایی) اینو بنویس
بگو با چه نامی لینکت کنم
بوس بوسی
- چشم حتما
- با هر اسمی که دوست داشتی !!!!
من سر درنمیارم یلدا جون..کناکت عکس چیه؟
اون عکس سومی رو چی دوست داری؟
وقتی عکس ها توسط عکاس گرفته می شن ... همشونو به صورت کوچولو مثلا سایز ۶ در ۴ توی یک صفحه چاپ می کنن که از توش انتخاب کنی که کدوم در سایز بزرگ تر چاژ بشه ... به این می گن کنتاکت و چون عکسها ریز ترند همه چیز خوب دیده نمی شه ...
عکس سومی بدک نیست ... هیچ کدومشونو خیلی دوست ندارم ....
سلام ... [لبخند]
مطلب جدید نوشتم ...
خوندم
اخ که چه قده ادم حرص میخوره وقتی این جوری میشه و عکسی که انداختی این جوری بد میشه و اون موقعیت هم از دست دادی و عکسی ازش نداری..
خوبی دوستم؟!
آره واقعا ... چون اون روز توی عروسی هم عکس درست و حسابی ننداختم ...
خوبم ... تو خوبی ؟!!!!