و اما امروز سومین امتحان رو هم دادم ...
خیلی سخته که هر روز بری سر کار و با خستگی تمام برگردی خونه و بعد کلی درس مونده باشه که بخونی
برای این امتحان واقعا کلافه شدم ... اینقدر وقتم کم بود که دیگه دیشب واقعا دیونه شده بودم و دیگه داشت حالم از نگاه کردن به این کتاب بهم می خورد ... تمام فصل هایی رو که قبلا خونده بودم که کلا یادم رفته بود و یه دوره اساسی می خواست ...
یه سری هم نمونه سوال داشتم ... چند تاشون آسون بود و چند تاشون خیلی سخت ...
اما خدا رو شکر امتحان نسبتا آسون بود و بعد از تموم شدنش خیلی شاد بودم ... آخه اون دو تای قبلی خیلی سخت بودن و به نظرم خیلی غیر استاندارد
تا اینجا رو که خدا به خیر گذرونده ... می مونه دو تا امتحان دیگه که از هر دوشن بدم میاد به خصوص آخریه
و در واقع امتحان بعدی خیلی مهمه چون پیشنیاز کلی از درساست و در عین اینکه باید پاس بشه نمره اش هم باید خوب باشه ... البته فکر می کنم تا اینجا نمره هام بالای ۱۲ بشن و اگر دوتای آخری هم خوب بشه خیالم راحت می شه !!!!
حوصله ی رفتن به مدرسه رو ندارم از بس که همه چیز شلوغ پلوغ و به هم ریخته است و همه طلبکار !!!!!!!!!!!!!
دلم می خواست برای امتحانا تعطیل می بودم ... اینجوری نمی شه درست و حسابی درس خوند ...
مامانم بالاخره از سفر اومد ... با اتوبوس اومدن و کلی تو راه بودن ... همون روز رفتم یه سری بهشون زدم ... اینترنت پر سرعتشون هنوز وصل نشده و گفتن یکی دو هفته ی دیگه ( ای بد قول ها !!!!!!!!)
الان دیگه کم کم می خوایم بریم خونه مادر شوهر ... فردا شب هم خونه ی مامانم
امتحان بعدی سه شنبه است !!!!!!!!!امیدوارم بتونم حسابی بخونم
منم همین مشکل امتحانا رو دارم
خیلی سخته .... امیدوارم موفق باشی
بازم میگم خسته نباشیییی دوستمممممممممممم
مرسییییییییییییییییییییییییی
ایششششالا همشو ۲۰ شییییییییییییییییی
ایشالاااااااااااااا
ایشالله همه ی امتحانات عالی بشن دوستم
مرسی دوستم