خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

روزانه ۱۰۲

این چند وقته سرم خیلی شلوغ بود ... و داشتم سعی می کردم کمتر بیام و کمتر پرسه بزنم تو وبلاگا و سایتا ... خیلی وقتمو می گیرن و علاوه بر اون یه جورایی معتاد می شم !!!  

الان نزدیک امتحانای ترمم شده و باید کلی درس بخونم  

همه چیز عادی و معمولیه و می گذره ... این چند روز تعطیلی برام خیلی خوب بود ... کلی درس خوندم و یکمی خیالم راحت تره بابت درسا !!! 

به همه ی وباتون سر می زنم تا آپ کنین اما در راستای همون وقت کمتر گذاشتن کامنت کمتر می زارم ... ناراحت نشین ها ... هستم ... اما کمرنگ تا بعد از امتحانام

نظرات 3 + ارسال نظر
نانا جمعه 18 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 21:02 http://bittersweet.persianblog.ir

امیدوارم نتیجه امتحانات خوب بشه

امیدوارم

محیا شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 00:34 http://yaddashthayemahya.persianblog.ir

خیلی خوبه اینجور جدی درس میخونی
موفق باشی

مرسی محیا جون
امیدوارم تا آخرش همینجور بمونم

پرنده خانوم شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 00:45

ایشالا که امتحاناتو خوب بدی یلدا جونم:*

اوهوم حق با توئه درکت میکنم، خیلی وقت گیره
خوب درساتو بخون خانوم مهندس:*
موفق باشی

مرسی عزیزم
دارم سعیمو می کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد