خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

خاطرات روزانه یلدا و یاشار

ماجراهای زندگی یلدا و یاشار

توضیحات پست قبل

قضیه از این قرار بود که امسال روز معلم به همه کارت هدیه 60 هزار تومانی دادن و به من 30 هزار تومانی ... تا اینجاش اصلا برام مهم نبود چون من نیروی نیمه وقتشون محسوب می شدن ... اما اونجایی ناراحتم کرد که انجمن اولیا و مربیان برای همه ی کادر و معلم ها کارت هدیه در نظر گرفته بود ... مبلغش اصلا مهم نبود ... مهم این بود که این وسط بین اینهمه کادر و معلم دبستان و راهنمایی و دبیرستان و پیش دانشگاهی  که نزدیک 40-130 نفر( شاید هم بیشتر )  می شن ... فقط من بودم که نباید کارت می گرفتم ... و بد تر از اون این بود که هی معلم های تازه وارد و اونایی که 3-4 ساعت بیشتر کلاس نداشتند از من می پرسیدند و اظهار ناراحتی و دلسوختگی می کردند ... یه جوری که آخی توی بیچاره که اینقدر اینجا فعالیت می کنی حتما یادشون رفته ... و اما حتی اگر یادشون هم رفته بود برای من عذر بدتر از گناه بود ... اما یادشون نرفته بود و کلا خودشون با اراده ی شخصیشون من رو حذف کرده بودند و این در حالی بود که تمام نیروهای نیمه وقت  دبیرستان و راهنمایی  هم شامل این هدیه بودند ... و حتی معلم های تازه واردی که یک نصفه روز هم اینجا نبودند ...

خیلی دلم گرفت ... منی که چند ساله اینجا کار کرده ام و از همه ی وقت های استراحتم زدم برای اینکه کاراشون پیش بره !!! و منی که تمام این سال ها به جز امسال نیروی تمام وقتشون بودم و هیچ سالی سابقه نداشت که حتی بین نیروی تمام وقت و نیمه وقت کوچکترین فرقی از نظر میزان و تعداد هدیه ها باشه ... برام خیلی گرون تموم شد ...

زیادی روشون حساب کرده بودم ... زیادی بهشون دلبسته بودم و دوستشون داشتم !!!

و این قضیه فقط  همین یک بار امسال اتفاق نیافتاد و کلا توی دو سه تا مورد مشابه این ، از قبیل سفر کیش و وام قرض الحسنه و خوشیها و شادی های دیگه هم من نادیده گرفته شدم !!!

دلم از این موضوع خیلی گرفته بود و دیدم چاره ای جز نوشتنش ندارم تا از ذهنم بره بیرون ...

ببخشید که شما رو هم ناراحت کردم ... اما تصمیم گرفتم که سال دیگه هم همین دو روز رو بیام و روزهامو اضافه نکنم ...

نظرات 4 + ارسال نظر
نانا یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 17:56

کارشون خیلی زشت بوده به نظرم به روشون بیار

آزاده دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:42 http://bekasinagoo.persianblog.ir/

می درکمت هوار تا!!!!!!!!!!
حق و حقوق من تو محل کارم نمیدادن و کلی هم اذیتم میکردن چرا؟ چ.ن یک خانم خیلی بد و به اصلاح خرابی اینجا بود که پول خرابیش رو می گرفت نه کار کردنش از مدیر عامل گرفته تا دربون همه بخاطر تن فروشی بهش حال میدادم از کجا؟ از جیره مواجیب بنده ایشون که تشریف فرما شدن و رفتن ما فهمیدیم قضیه چی بوده
ناراحت نباش عزیزم کار یعنی همین توهینا تحقیر ها و دور از جونت کار کردن خر و خوردن یابو!!!

یک معلم دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 19:14 http://jafari58.blogfa.com/

مان از این تبعیض ها . منم امسال برای معلم نمونه فرم پر کردم بالاترین امتیاز بودم ولی مدیر اسمم رو رد نکرد اعتراض که کردم گفتند شما تازه اومدید اینجا . گفتم چه ربطی داره؟ خوب چرا بهم فرم دادید؟!! اول سال هم همکارا کاندیدم کردند واسه نماینده دبیرا ولی باز مدیر پرید وسط گفت نشاالله سال دیگه در خدمت ایشون هستیم ایشون تازه امسال اومدند ولی باز خیلی ها بهم رای داده بودند.منم از اون به بعد هر فرمی دادند پر نکردم گفتم من تازه امسال اومدم اینجا ۱۰ بار هم بیشتر حرف خودشون رو بهشون تحویل دادم . بی خیال همه جا این مسخره بازی ها و سلیقه ای عمل کردن هست

یک معلم دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 19:17

انقدر مهمون داری می کنیم و سرعت اینترنتمون پایینه که آقای همسر اینها رو بهونه می کنه ایشاالله تا آخر هفته یه پست از عکس ها می ذارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد